ابن عربی، سنی متعصب / قسمت اول
| ادامه مطلب...

 

ابن عربی، سنی متعصب / قسمت اول

وحدت وجود

 ۱٫ ابن عربی در فصّ موسوی [از کتاب فصوص الحکم] گفته است: فرعون عین حق تعالی است که به این صورت ظاهر شده است و این عبارت اوست:

 سخن فرعون که می‌گوید: «أنا ربّکم الاعلی»، روشن است؛ او عین حق است در صورت فرعون. ظلم و ستم  می‌کند، دست و پاها را قطع می‌کند با عینیت وجودی حق تعالی، اما به شکل و صورت باطلش، برای رسیدن به مراتبی که بدون این کارها به آن نمی‌رسد.۱

 در اوّل فتوحات نیز می‌گوید: «سبحان من أظهرالاشیا و هو عینها» «منزه است پروردگاری که اشیا را پدید آورد حال آنکه خودش عین آن اشیا است.»

 سخن در این موضوع، طولانی و فراوان است. برخی تلاش کرده اند تا کلام ابن عربی را به تأویلات غیر متناسب با صراحت کلامش برگردانند. ما نمی‌خواهیم وارد این مقوله بشویم تا به وسیله این تأویلات، بهانه ای برای انکار واضحات درباره آنچه به تشیع او مربوط می‌شود، داده شود.

 

پی نوشت :

۱٫ فصوص الحکم ص ۲۱۱

 

 


نویسنده : hasan
تاریخ : شنبه 4 آذر 1391
زمان : 14:41
منصور حلاج کیست؟
| ادامه مطلب...

 

منصور حلاج کیست؟

نام او حسین بن منصور و لقب و کنیه او حلاج و عقیده اش سنی که در اصول از احمد بن حنبل و در فروع از شافعی پیروی می نماید اما خودش می گوید تا کنون که پنجاه سال دارم هیچ مذهبی اختیار نکرده ام. (قوس زندگی منصور حلاج ، لوئی ماسیون ص ۷۳) و خاندان و ی اتش پرست بوده اند که بزرگشان ابو ایوب شهابی بوده است. (عرفان و عارفان ایرانی ص ۲۷۵) و در قرن چهارم می زیسته است.

توضیحات: مرحوم شیخ طبرسی در کتاب احتجاج روایت کرده که: توقیع از طرف حضرت صاحب الامر عجل الله تعالی فرجه الشریف ظاهر شد بر دست جناب حسین بن روح که از جمله سفرای آن حضرت بود، به لعن جماعتی که یکی از انان حسین بن منصور حلاج بود. (احتجاج مرحوم طبرسی ج ۲ ص ۲۸۹) و مرحوم مقدس اردبیلی در کتاب حدیقة الشیعه می فرمایند: توقیعات ان حضرت که به خواص خود نوشته در کتب معتبره مذکور است از آن جمله توقیعی است که به لعن حسین بن منصور حلاج بیرون آمده و نسخه آن در “قرب الاسناد” علی بن الحسین مسطور است. (حدیقة الشیعه مرحوم مقدس اردبیلی ص ۷۳۷). یکی از کسانی که فتوی به قتل وی داد و به خط مبارک خود نوشت که او واجب القتل است حسین بن روح وکیل و نماینده خاص امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف بود و علمای بزرگ شیعه که معاصر حلاج بودند یعنی ابو سهل نوبختی و علی بن بابویه و مرحوم شیخ صدوق  و قطب راوندی رحمة الله علیهم چهار تن از پیشوایان شیعه حلاج را ساحر و ملعون و مطرود خدا و رسول و امام علیه السلام دانستند و فتوی به قتل حلاج دادند. (رجوع شود به کتاب عرفان و تصوف، تالیف مرحوم داوود الهامی). شیخ طوسی رحمة الله می فرماید: حلاج ساحر بوده و به دروغ ادعای وکالت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف را نموده است. (تحفه قدسی، ترجمه غیبت شیخ طوسی رحمه الله ص ۳۱۶). شیخ صدوق رحمه الله مذهب حلاج را باطل دانسته و وی را تارک نماز می داند شیخ مفید و علامه حلی علیهما الرحمة نیز او را لعن نموده اند. حلاج در ادعاهایش می گفت که الله خدای اسمان است و من خدای زمین هستم. در اغاز نامه هایش چنین می نوشت: من الله الی فلان بن فلان. با رفتن به حج مخالف بوده و می گفته به جای رفتن به حج در اطراف من طواف نمایید. (تحفة الاخیار ص ۲۲۶ ـ ۲۲۷)

می گفت من خدا  هستم و زیر عبای من جز خدا وجود ندارد. من بودم که قوم نوح را غرق کردم من بودم که قوم عاد و ثمود را هلاک و عذاب نمودم.(ریحانة الادب ج ۲ ص ۶۱)

هنگام مرگ در بالای دار می گفت: ای خدا می بینم با من شوخی می کنی اما من عهد کرده ام که گرفتار شوخی های تو نشوم. (روضات الجنات ج ۳ ص ۴۶۱)

حلاج همچنان در بسیاری از مسائل تصوف پیشرو و بنیان گذار به حساب می آید در موضوع دفاع از ابلیس هم از نخستین افراد به شمار می اید در مجموعه اشعار باقی مانده از او که به طواسین مشهور است تماما از ابلیس تمجید می کند و افعال و کردار او را ستایش می کند چنانچه می گوید در اسمان عابدی و موحدی مانند ابلیس وجود ندارد. او سجده نکردن ابلیس بر ادم را یک پیروزی بزرگ در ازمون الهی تلقی می نماید نه سریچی از فرمان الهی. (سبحان الله عما یصفون). (سفینة النجاة ص ۲۷۶)

رجوع کنید به سایت:  www.faraerfan.com

 


نویسنده : hasan
تاریخ : شنبه 4 آذر 1391
زمان : 14:32
تفويض
| ادامه مطلب...

 

وَ رُوِيَ عَنْ زُرَارَةَ أَنَّهُ قَالَ‏ قُلْتُ لِلصَّادِقِ- عَلَيْهِ السَّلَامُ-: إِنَّ رَجُلًا مِنْ وُلْدِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سَبَأٍ يَقُولُ بِالتَّفْوِيضِ، قَالَ- عَلَيْهِ السَّلَامُ-: «وَ مَا التَّفْوِيضُ»؟ قُلْتُ: يَقُولُ: إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ خَلَقَ مُحَمَّداً صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ وَ عَلِيّاً- عَلَيْهِ السَّلَامُ- ثُمَّ فَوَّضَ الْأَمْرَ إِلَيْهِمَا، فَخَلَقَا، وَ رَزَقَا، وَ أَحْيَيَا، وَ أَمَاتَا.

فَقَالَ: «كَذَبَ عَدُوُّ اللَّهِ، إِذَا رَجَعْتَ إِلَيْهِ فَاقْرَأْ عَلَيْهِ الْآيَةَ الَّتِي فِي سُورَةِ الرَّعْدِ أَمْ جَعَلُوا لِلَّهِ شُرَكاءَ خَلَقُوا كَخَلْقِهِ فَتَشابَهَ الْخَلْقُ عَلَيْهِمْ قُلِ اللَّهُ خالِقُ كُلِّ شَيْ‏ءٍ وَ هُوَ الْواحِدُ الْقَهَّارُ. فَانْصَرَفْتُ إِلَى الرَّجُلِ فَأَخْبَرْتُهُ بِمَا قَالَ الصَّادِقُ- عَلَيْهِ السَّلَامُ- فَكَأَنَّمَا أَلْقَمْتُهُ حَجَراً، أَوْ قَالَ: فَكَأَنَّمَا خَرِسَ.

و از زراره مروى است كه گفت خدمت حضرت صادق عليه السّلام عرض كردم كه مردى از اولاد عبد اللَّه بن سبا قائل بتفويض است، فرمود تفويض چيست؟ عرض نمودم كه ميگويند كه حق تعالى آفريد محمّد و على عليهما السّلام را بعد از آن امر را بايشان تفويض كرد، پس آفريدند و روزى دادند و زنده نمودند و ميرانيدند، فرمود: دروغ گفته دشمن خدا، و فرمود چون مراجعت بسوى او نمائى بخوان بر او آيه سوره رعد را:

أَمْ جَعَلُوا لِلَّهِ شُرَكاءَ (الى آخره) يعنى آيا قرار داده‏اند شريكان براى خدا كه خلق نموده‏اند آن شريكان مثل خلق خدا، پس مشتبه گرديده خلق بر ايشان، بگو يا محمّد (ص) كه خداوند خالق هر چيز است و اوست يكتاى شديد القهر زراره گويد پس بازگشتم بسوى آن مرد و او را خبر دادم بآن كه حضرت صادق عليه السّلام فرموده بود، آنگاه گويا لقمه به سنگش داده‏ام، يا گفت كه: گويا گنگ شد.

اعتقادات الإماميه (للصدوق)، ص100



:: برچسب‌ها: تفويض, آفرینش, روزى دادن, زنده نمودن, ميرانيدن,
نویسنده : hasan
تاریخ : جمعه 5 آبان 1391
زمان : 21:12
غلات و مفوّضه
| ادامه مطلب...

 

حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ بَشَّارٍ ره قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو الْفَرَجِ الْمُظَفَّرُ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ الْحَسَنِ‏ الْقَزْوِينِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا الْعَبَّاسُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ قَاسِمِ بْنِ حَمْزَةَ بْنِ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ ع قَالَ حَدَّثَنَا الْحَسَنُ بْنُ سَهْلٍ الْقُمِّيُ‏ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ أَبِي هَاشِمٍ الْجَعْفَرِيِّ قَالَ‏ سَأَلْتُ أَبَا الْحَسَنِ الرِّضَا ع عَنِ الْغُلَاةِ وَ الْمُفَوِّضَةِ فَقَالَ الْغُلَاةُ كُفَّارٌ وَ الْمُفَوِّضَةُ مُشْرِكُونَ مَنْ جَالَسَهُمْ أَوْ خَالَطَهُمْ أَوْ آكَلَهُمْ أَوْ شَارَبَهُمْ أَوْ وَاصَلَهُمْ أَوْ زَوَّجَهُمْ أَوْ تَزَوَّجَ مِنْهُمْ أَوْ آمَنُهُمْ أَوِ ائْتَمَنَهُمْ عَلَى أَمَانَةٍ أَوْ صَدَّقَ حَدِيثَهُمْ أَوْ أَعَانَهُمْ بِشَطْرِ كَلِمَةٍ خَرَجَ مِنْ وَلَايَةِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ وَلَايَةِ رَسُولِ اللَّهِ ص وَ وَلَايَتِنَا أَهْلَ الْبَيْت‏.

ابو هاشم جعفرىّ گفت: از امام ابو الحسن الرّضا عليه السّلام از غلات و مفوّضه پرسيدم؟ فرمود: غلات كافر، و مفوّضه مشركند، هر كس با ايشان همنشين شود يا رفت و آمد كند، يا همخوراك و همشرب شود، يا مواصلت نمايد، يا مزاوجت كند؛ دختر بدهد يا بستاند، يا آنان را امان دهد يا در امانتى امين داند، يا حديثشان را تصديق كند، يا ايشان را در كلامى يارى نمايد، از حريم ولايت خداوند عزّ و جلّ و رسول گراميش صلى اللَّه عليه و آله خارج گشته و از دائره ولايت ما خاندان بيرون رفته است.

عيون أخبار الرضا عليه السلام، ج‏2، ص200



:: برچسب‌ها: غلات, مفوّضه, کافر, مشرک,
نویسنده : hasan
تاریخ : جمعه 5 آبان 1391
زمان : 21:10
السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا رَبنا
| ادامه مطلب...

 

مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ هِشَامِ بْنِ سَالِمٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ قَالَ: أَتَى قَوْمٌ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام فَقَالُوا السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا رَبَّنَا فَاسْتَتَابَهُمْ فَلَمْ يَتُوبُوا فَحَفَرَ لَهُمْ حَفِيرَةً وَ أَوْقَدَ فِيهَا نَاراً وَ حَفَرَ حَفِيرَةً أُخْرَى إِلَى جَانِبِهَا وَ أَفْضَى بَيْنَهُمَا فَلَمَّا لَمْ يَتُوبُوا أَلْقَاهُمْ فِي الْحَفِيرَةِ وَ أَوْقَدَ فِي الْحَفِيرَةِ الْأُخْرَى حَتَّى مَاتُوا.

امام صادق علیه السلام می‌فرماید: عده‌ای نزد امیرالمؤمنین آمدند و گفتند سلام بر تو ای پروردگار ما، امام به آنها گفت از گفته خود توبه کنید ولی آنها توبه نکردند، پس امام چاهی را درست کرد و در آن آتش انداخت و چاه دیگری را کنار آن درست کرد و هر دو را به هم اتصال دادند و آنها را در چاه انداختند تا اینکه دود آنها را خفه کرد و مردند.

الكافي، ج‏7، ص256

 

 



:: برچسب‌ها: السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا رَبنا, غلو, تفویض,
نویسنده : hasan
تاریخ : جمعه 5 آبان 1391
زمان : 21:0


.:: This Template By : Theme-Designer.Com ::.